ولادت حضرت معصومه(س)-شعر
مشهد لقا
اين روضه كه مظهر آيات كبرياست
آرامگاه بانوى دين خواهر رضـاست
مطلوب شيعيان ومحبّان اهــل بيـت
مقصود اهل دل بود و مشهد لقاسـت
مشهد لقا
اين روضه كه مظهر آيات كبرياست
آرامگاه بانوى دين خواهر رضـاست
مطلوب شيعيان ومحبّان اهــل بيـت
مقصود اهل دل بود و مشهد لقاسـت
گر کسی بهرتو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه ار سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگارنه انگار تورا گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی باتو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش
سوزهر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقاجان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
یا صاحب الزمان روحی فداك
شفاى طلبه نخجوانى
حضرت آيت الله مكارم شيرازى (دام ظله) مى فرمايد: بعد از فروپاشى شوروى سابق و آزاد شدن جمهورى هاى مسلمان نشين (و از جمله جمهورى نخجوان) مردم شيعه نخجوان تقاضا كردند كه عده اى از جوانان خود را به حوزه علميه قم بفرستند تا براى تبليغ در آن منطقه تربيت شوند.
مقدمات كار فراهم شد و استقبال عجيبى از اين امر به عمل آمد. از بين سيصد نفر داوطلب، پنجاه نفر كه معدل بالايى داشتند و جامع ترين آن ها بودند براى اعزام به حوزه علميه قم انتخاب شدند. در اين ميان، جوانى با داشتن معدل بالا، به سبب اشكالى كه در يكى از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود، اما با اصرار فراوان پدرش مسؤول مربوط ناچار به پذيرش ايشان شد. هنگام فيلمبردارى از مراسم بدرقه اين كاروان علمى، مسؤول فيلم بردارى دوربين را روى چشم معيوب اين جوان متمركز مى كند و تصوير بر جسته اى از آن را به نمايش مى گذارد كه جوان با ديدن اين منظره بسيار ناراحت و دل شكسته مى شود. خلاصه كاروان به سوى قم حركت كرده و بعد از ورود در مدرسه مربوط ساكن مى شود . جوان بيمار بعد از اسكان به حرم مشرف و با اخلاص تمام متوسل به حضرت مى شود، و در همان حال خوابش مى برد. در خواب عوالمى را مشاهده كرده و بعد از بيدارى مى بيند چشمش سالم و بى عيب است.
وقتى خبر آنى كرامت به نخجوان مى رسد، آن ها مصرانه مي خواهند كه اين جوان بعد از شفا يافتن و سلامتى چشمش به آن جا برگردد تا باعث بيدارى و هدايت ديگران و استحكام عقيده مسلمين شود.
شفاى چشم
يكى از اساتيد محترم اخلاق و وعاظ برجسته شهر مقدس قم نقل كردند: سال ها قبل در چشم دختر بچه ام نقطه سفيدى پيدا شد. به چشم پزشك معروف شهر مراجعه كرديم و ايشان اظهار داشتند كه بايد چشم او عمل شود. على القاعده نوبتى را معين نمودند و ما هم مى بايست به بچه آمادگى روحى مى داديم، ولى همين كه متوجه مسأله گرديد، كار او گريه و وحشت و ناراحتى شد و طبعاً يك حالت اضطرابى هم براى خود ما ايجاد كرد.
عاشقا، مستانگى از سر بگير
ساقى از ره میرسد ساغر بگير
مرغ دل را از قفس آزاد كن
با پرستوهاى عاشق پر بگير
پر بزن تا كوىِ يارِ مَه لقا
جا به بامِ خانه دلبر بگير
گرچو من بشكسته بالى غم مخور
با ولاى يار بال و پر بگير
جشن ميلاد امام عسگرى
آمده عيدى ز پيغمبر بگير
هر چه مىخواهد دلت از يُمن او
از يَدِ پر قدرت حيدر بگير
طالب عفوى اگر با يا حسن
دامن محبوبه داور بگير
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى