حيات طيبه در انتخاب همسر-امام رضا(ع)
شرايط ازدواج موفق و بادوام در كلام امام رضا(ع)
1 - شناخت زمان ازدواج (شكوفايى خواهشهاى طبيعى )
2 - آشنايى كافى به فلسفه و هدف ازدواج
3 - آگاهى و آزادى در انتخاب همسر (بلوغ روانى )
4 - بررسى همه جانبه از طريق مشورت با افراد مجرب و كار آزموده
5 - استخاره
6 - تعيين مهريه
7 - كفويت (تناسب فكرى و روحى طرفين )
8 - ايمان
9 - اخلاق
10 - جمال و زيبايى
1 - شناخت زمان ازدواج (شكوفايى خواهشهاى طبيعى «فرا رسيدن بلوغ جسمى»)
نياز به همسر، انگيزه اى است كه به امر خدا در وجود بشر نهاده شده تا او را وادار كند كه بر طبق قانون كلى جهان رفتار كند و بدين وسيله جريان خلقت برقرار باشد.
از مهمترين مسائل حياتى براى هر فرد در زندگى، مسأله ازدواج و تشكيل خانواده است كه در واقع مى توان آن را «پل زندگى» ناميد. هيچ چيز در زندگى نمى تواند به اندازه ازدواج بهروزى يا تيره بختى به بار آورد. يك ازدواج شايسته ضامن يك زندگى پرآرامش در بحرانى ترين شرايط سنى است و مى تواند بنيان سعادت و خوشبختى را براى مرد و زن تا پايان عمر فراهم آورد، و يك ازدواج نامتناسب ممكن است يك عمر مرد و زن را به نگرانى و ناراحتى گرفتار كند و منشاء بدبختى و ناكامى آنها در زندگى شود.
قرآن كريم ازدواج را از نعمتهاى بزرگ و پرارج الهى برشمرده و آن را در رديف امورى معرفى فرموده كه آرامش و سكون واقعى را براى انسان به همراه مى آورد.1
پدران و مادران نسبت به پسران و دختران خود وظيفه دارند كه زمينه ساز و راهنماى سازنده اى در مورد گزينش همسر و «تشكيل خانواده» براى آنها باشند، زيرا اسلام اين موضوع را در مرحله نخست به عهده والدين گذاشته است. خوددارى از اداى اين وظيفه سنگين عواقب وخيمى را به همراه دارد.
«هرگاه والدين از اين مسؤ وليت مهم شانه خالى كنند، در صورتى كه براى فرزند لغزش و انحرافى پيش آيد، گناه آن براى پدر و فرزند، هر دو نوشته مى شود و هر دو در پيشگاه الهى مورد مؤ اخذه قرار خواهند گرفت». 2
شناخت زمان ازدواج بهترين دوره ازدواج
امام رضا(ع) مى فرمايد:
جبرئيل به محضر مبارك رسول خدا(ص) شرفياب شد و عرض كرد: اى محمد(ص) پروردگارت سلام مى رساند و مى فرمايد: دختران شما همانند ميوه درخت مى باشند. هرگاه ميوه درخت رسيد، چاره اى جز چيدن آن نيست و اگر چيده نشود، تابش خورشيد آن را فاسد و باد مزه آن را از بين مى برد، و همانا وقتى كه دختران به آن حد رسيدند كه زنان ديگر آن موقعيت را دريافته اند، چاره اى جز اختيار كردن شوهر ندارند و اگر شوهرى براى آنها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهى در امان نيستند. رسول خدا(ص) به منبر تشريف بردند، در ضمن خطبه اى ، اعلاميه خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ نمودند. 3
2 - آشنايى كافى به فلسفه و هدف ازدواج
هدف تشكيل خانواده، صرفا بقاى نسل نيست بلکه به دست آوردن آرامش و آسايش واقعى است و آدمى بدون ازدواج، به چنين امرى دست نخواهد يافت. زيرا زن و مرد مكمل يكديگر و سبب شكوفايى استعدادهاى خفته خود هستند. هر كه به اين سنت الهى پشت پا زند، وجودى خام و ناقص دارد. كمبودها و نواقصى كه به خاطر ترك ازدواج براى آدمى پيش مى آيد، قابل انكار نيست .
زن و مردى كه با هم ازدواج مى كنند، بايد قصدشان از ازدواج انجام سنت الهى و پاسخ دادن صحيح به خواسته هاى مشروع طبيعى خود باشد، نه معامله و پاره اى اغراض ديگر، اين كارى است كه در عين حظ نفسانى ، انجام سنت الهى است و عبادت شمرده مى شود. هر نوع فكر و خيال كه در دماغ طرفين باشد، در تكوين شخصيت و روحيه آنها مؤ ثر و بالنتيجه در خوشبختى يا بدبختى آنها نقش دارد.
قرآن مى فرمايد: ومن اياته ان خلق لكم انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها، وجعل بينكم مودة ورحمة .4
در اين آيه ، ازدواج عامل آرامش بخش براى التهابهاى پرشور و هيجانهاى طبيعى و نيز وسيله موثرى براى تلاشها و جنب و جوشهاى سازنده معرفى شده است .
حضرت امام رضا(ع) فرمود: «زنى در مقام سؤ ال به امام باقر(ع) عرض كرد: من «متبتله» (يعنى وارسته و رها شده از كامجويى هاى دنيا مى باشم) حضرت فرمود: مقصود از (تبتل) چيست؟ پاسخ داد: تصميم دارم هرگز ازدواج نكنم. امام فرمود: براى چه؟ گفت: براى رسيدن به مقام عالى فضيلت و كمال. حضرت فرمود: از اين تصميم منصرف شو. اگر ترك ازدواج ، ارزش معنوى در بر مى داشت، حضرت زهرا(س) به درك اين فضيلت از تو شايسته تر بود، چنين نيست كه احدى در تحصيل ارزشها معنوى بر وى پيشى بگيرد. 5
نظريه فقهاى بزرگ شيعى در مورد (احكام ازدواج)
ازدواج به خودى خود، امرى مستحب است و اسلام آنرا از احكام ضرورى آيين خود مى داند. البته در صورتى كه به (قصد قربت) انجام گيرد، داراى ثواب هم خواهد بود.6
نكاح كردن مستحب است ، براى كسى كه به آن تمايل داشته باشد، اعم از مرد يا زن .7
نكاح، امرى است مستحب موكد و نيازى به توضيح ندارد، زيرا فضيلت آن محقق است . شخصى كه داراى همسر باشد، نيمى از دين خود را حفظ كرده است و آن از بزرگترين فوايدى است كه پس از نعمت اسلام (مسلمان بودن) عايد شخص مى گردد.8
نكاح كردن فى حدذاته (به خودى خود) امرى است مستحب و استحباب آن از طريق استناد به برخى از آيات قرآن، سنت متواتره و اجماع علما ثابت مى باشد.9
3 - آگاهى و آزادى در انتخاب همسر (بلوغ روانى )
از ديدگاه امام هشتم(ع) مبناى ازدواج موفق، بايد براساس رضايت و تمايل دختر و پسر استوار باشد تا زندگى مشترك دوام يابد. همچنين آن حضرت، اعمال تام پدر در امر ازدواج دختر و يا هرگونه باج ستانى در اين زمينه را غير مشروع و ناروا معرفى فرموده است.
وشاء مى گويد: از حضرت رضا(ع) شنيدم كه فرمود: اگر مردى با زنى ازدواج كند. بيست هزار براى مهر زن و ده هزار براى پدرزن قرار دهد، مهريه صحيح و جايز است ولى آنرا كه براى پدرزن قرار داده ، فاسد و غيرقانونى است. 10
لازم به توضيح است كه توجه به اينكه دختران زودتر از پسران به سن بلوغ مى رسند و از نظر عاطفى نيرومندتر از پسران هستند، آيين مقدس اسلام ، اجازه پدر يا جد پدرى را در امر ازدواج دختران بكر، لازم و ضرورى مى داند، ولى اين حق براى پدر تا زمانى محفوظ است كه به مصلحت دختر عمل كند و زيانى به او نرساند، لذا هرگاه پدر غايب باشد، يا بخواهد اعمال حاكميت بيجا نمايد و مصلحت دختر خود را در نظر نگيرد، در اين صورت حق اجازه از وى سلب مى شود و دختر مى تواند آزادانه و آگاهانه به ازدواج مورد دلخواه خويش اقدام نمايد.
دخترى كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است يعنى مصلحت خود را تشخيص مى دهد، اگر بخواهد شوهر كند، باكره باشد، بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد و اجازه مادر و برادر لازم نيست .11
اگر پدر و جد پدرى غايب باشد، به طورى كه نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد يا دختر باكره نباشد، اجازه پدر و جد لازم نيست .12
4 - بررسى همه جانبه از طريق مشورت با افراد مجرب و كار آزموده
اصولا هيچ پشتيبان و تكيه گاهى همچون مشورت نيست . زيرا مشورت عين هدايت است . معمولا افرادى كه كارهاى خود را با مشورت انجام مى دهند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند زيرا (بهره جستن از) عقلها و تجارب و ديدگاه هاى ديگران، آنها را پخته و كم عيب مى گرداند و از لغزش هاى فاحش مصون مى دارد. به عكس كسانى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را از راهنمايى ديگران بى نياز مى دانند، هرچند از نظر فكرى نيرومند باشند، غالبا گرفتار لغزش و اشتباه خواهند شد.
حسن بن جهم گويد: جمعى در خدمت امام رضا(ع) بوديم. ايشان يادى از پدر بزرگوارش نمود و فرمود با اينكه عقل او بر تمام مردم مزيت داشت و هيچ عقل با او برابرى نمى كرد، با اين وصف در بسيارى از اوقات با يكى از غلامان سياه پوست خود مشورت مى كرد.
به آن حضرت گفته شد: آيا با چنين كسى مشورت مى كنى؟! در پاسخ فرمود: چه بسا خداى تبارك و تعالى مشكل را به زبان چنين شخصى برطرف كند. 13بسيارى اوقات درباره مزرعه يا باغ آن حضرت را راهنمايى مى كردند و آن حضرت به آن عمل مى نمود.
امام رضا(ع) فرمود: رسول اكرم(ص) فرموده است:
هر گروهى كه امورات خود را با مشورت اصلاح كنند و بين آن گروه نام (محمد)، (حامد) و (محمود)، (احمد) باشد، در صورتى كه گروه مشورت كننده به احترام اين نام راى و نظر آنها را در تصميم گيرى خود وارد نمايد، سرانجام كارشان به خير و موفقيت منتهى خواهد شد. 14
با چه كسى مشورت كنيم ؟
امام هشتم(ع) از پدارنش و ايشان از حضرت على(ع) روايت كرده اند: كه رسول اكرم (ص) خطاب به حضرت على(ع) فرمود: با فرد ترسو مشورت نكن، زيرا راه گشايش و آسانى امور را برايت تنگ مى كند و بدين وسيله تو را از انجام كارهاى مهم باز مى دارد، با فرد بخيل مشورت نكن، زيرا تو را از هدفت (كه كمك به ديگران است) باز مى دارد. با فرد حريص مشورت نكن، زيرا او براى جمع آورى ثروت يا كسب مقام ، ستمگرى را در نظرت جلوه مى دهد. بدان كه ترس و بخل و حرص نهادهايى هستند كه ريشه آنها بدبينى به خداوند است . 15
5 - استخاره
استخاره، در لغت به معناى طلب خير نمودن از خداوند و در اصطلاح اين است كه هرگاه انسان در پرتو استمداد از عقل و انديشه خود و (بهره مندى از) مشورت ديگران به نتيجه قطعى نرسيده، به درگاه خدا رو آورد و از او بخواهد كه راه خير را برايش هموار سازد.
«فلسفه استخاره علاوه بر طلب خير از خدا، چنانكه از روايات متعدد استفاده مى شود، اين است كه انسان به راءى و نظر خود، استبداد نداشته باشد بلكه متوسل به خدا شود و در تمام امور بر او توكل كند و در پيشگاه خدا اقرار كند كه به مصالح خودش ناآگاه است و از او بخواهد كه راه خير را برايش فراهم سازد، چنانكه يك بنده مخلص در برابر خداى بزرگ بايد اينگونه متواضع و تسليم باشد و خود را در برابر خداى قادر و باعظمت، درمانده و ناچيز بشمرد، بنابراين استخاره بر اين اساس، يك عبادت شايسته است زيرا روح عبادت، در تواضع در برابر خدا خلاصه مى شود.» 16
6 - تعيين مهريه به عنوان نشانه و رمز صداقت در خواستگارى و پشتوانه اى جهت بقاى زندگى
مهريه، محصول تدبير ماهرانه اى است كه در متن آفرينش براى تعديل روابط زن و مرد و پيوند آنها به كار رفته است و در واقع پشتوانه اى است براى احترام به حقوق زن و جبران خسارت او.
در قرآن كريم، از مهريه به عنوان (نحله) (هديه و بخشش ) نام برده شده 17 و نشانه اى است براى صداقت مرد و خواستگارى (پيشنهاد همسرى به زن ) و ابراز علاقه و احترام قلبى به او.
(محمد بن سنان) گويد: حضرت رضا(ع) در جواب مسائل من نوشت :
«علت وجوب مهر، براى مردان و عدم وجوب آن بر زنان از اين جهت است كه هزينه زندگى به عهده مردان است و نيز زن در حقيقت خود را به مرد مى فروشد و مرد خريدار آن است و خريد و فروش بدون ثمن معنى ندارد، علاوه بر اينكه زنان از معاملات و داد و ستد نيز ممنوع هستند». 18
هيچكس حق ندارد با همسرى، بدون مهر (كم باشد يا زياد) ازدواج كند (مهر يكى از حقوق واجبى است كه با برقرار شدن پيمان ازدواج به ذمه مرد تعلق مى گيرد و او ملزم به پرداخت آن است مگر اينكه زن تأخير در پرداخت را بپذيرد).19
مهريه ، هديه اى است از سوى مرد به زن در جهت دوام زندگى مشترك خانوادگى و اين هديه نه عنوان خريد بهاى زن را دارد، نه قصد خريد خدمات او بلكه وثيقه اى است اطمينان آور، پشتوانه اى است براى بقاى زندگى زن ، بيمه اى است در برابر خطرات احتمالى ، عامل بازدارنده و ترمزى است در برابر تمايلات مرد نسبت به جدايى و طلاق ، دليل بارزى است براى تكريم و ابراز محبت نسبت به زن ، نشانه اى است از وفادارى و قبول مسئوليت نسبت به زندگى آينده .
مهريه مى تواند تا حدى خسارت اقتصادى زن را در صورت جدايى جبران كند. مى دانيم زنانى كه از شوهر خود طلاق مى گيرند، مخصوصا با گذشت قسمتى از عمر آنها و از دست رفتن سرمايه جوانى و شادابى ، امكانات كمترى براى ازدواج دارند تا مردان . شارع مقدس اسلام براى مهريه ، مقدار معينى مشخص نكرده و نوع خاصى قائل نشده ، از امورى كه تنها جنبه معنوى دارد، مانند تعليم قرآن گرفته تا مهريه اى مختلف مادى را شامل مى شود، چرا كه شرايط به حسب افراد و مكانها و زمانها مختلف است 20
عوامل افزايش مهريه در ميان مردم عبارتند از:
1 - رقابت و چشم و هم چشمى
2 - غلبه روح مادى گرى و اصالت دادن به ارزشهاى مادى
3 - عدم اعتماد متقابل دو همسر يا خانواده آنه
قرار دادن مهر السنه :
(مهر السنه) مقدار مهريه اى است كه رسول اكرم(ص) براى كليه همسران و دخترانش تعيين نموده است و معمولا مهريه زنان آل محمد(ص) نيز اين چنين بوده است و مبلغ آن پانصد درهم مى باشد.
همچنین حسين بن خالد مى گويد: از امام رضا(ع) پرسيدم: چرا مهرالسنة پانصد درهم نقره گرديد؟ حضرت در پاسخ فرمود:
خداوند بر خود واجب كرده كه اگر انسان با ايمان صد بار (الله اكبر) و صد بار (سبحان الله) بگويد و صد بار (احمدالله) و صد بار (لا اله الا الله) بگويد و صد بار صلوات بر محمد و آلش بفرستد، بعد عرض كند: (خدايا مرا با حورالعين تزويج كن) حتما خداوند حورالعين را در آخرت همسر او مى گرداند و همين اذكار كه جمعا پانصد بار مى شود مهر آن حورالعين است. سپس خداوند به پيامبرش وحى كرد كه: مهريه هاى زنهاى با ايمان را پانصد درهم سنت كن . رسول خدا(ص) همين مقدار را براى مهريه سنت نمود. سپس فرمود: هر مومنى كه از دختر شخص مسلمانى خواستگارى كند و پانصد درهم به عنوان مهريه بذل كند، ولى آن شخص مسلمان اين مبلغ را كم شمرده و جواب رد بدهد، با خواستگار بدرفتارى و نامهربانى كرده است. و سزاوار است كه خداوند او را در قيامت همسر حوريان بهشتى ننمايد. 21
7 - كفويت (تناسب فكرى و روحى) زن و مرد
در آيين اسلام هر مرد مسلمانى كفو و هم شأن مسلمان ديگرى است و هر زن مسلمان كه در عقد مرد مسلمانى درآيد، با هم شأن خود پيمان زناشويى بسته است. در فقه شيعى، اختلاف و عدم هماهنگى و تناسب در حسب و نسب و شهرت و مزايا و موقعيتهاى اجتماعى مانع پيوند سعادتمندانه نيست.
ابو جويد غلام حضرت رضا(ع) گويد:
رسول اكرم(ص) بر فراز منبر رفتند و براى مردم خطبه خواندند و اوامر خداوند را به آنان رسانيدند. مردم از پيغمبر اكرم(ص) پرسيدند: دختران خود را به چه افرادى تزويج كنيم؟ فرمود: به كسانى كه با آنها (كفو) هستند و سپس فرمود: مومنان با يكديگر كفو هستند. سپس در حالى كه بالاى منبر بود، (ضباغة) دختر عموى خود را به (مقداد) تزويج فرمود. 22
انواع كفويت :
1 - كفو شرعى : (ايمان ، پاكدامنى ، امكانات اقتصادى )23
2 - كفو عرفى : (اخلاق ، فكر، سن ، موقعيت خانوادگى ، اجتماعى ، شغلى ، لهجه …)
اگر در هنگام ازدواج علاوه بر كفو شرعى ، كفو عرفى نيز در نظر گرفته شود، هدف از ازدواج كه همان سكونت و آرامش خاطر در طول زندگى است ، سريعتر تامين خواهد شد، زيرا تا يك نوع مشابهت اخلاقى و محاكات روحى و كشش و جذبه روانى بر محيط زناشويى سايه نيفكند، غالبا پيوند زندگى چندان با صفا نخواهد بود.
8 - ايمان
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: هرگاه خواستگارى آمد كه دين و اخلاقش را مى پسندى ، اجابت كن و از تنگدستى او نهراس ، خداوند متعال فرموده : «اگر (زن و شوهر) از هم جدا شوند، خدا هر كدام را از كرم خود بى نياز مى كند» 24و نيز فرموده : «اگر (مردان مجرد ازدواج كنند) و فقير باشند، خدا) از فضل خود بى نيازشان كند».25
خداوند كريم و عالم به احوال بندگان است (منظور از ذكر اين دو آيه اين است كه روزى زن و مرد با خداست ).
9 - اخلاق
حسين بن بشار واسطى به حضرت رضا(ع) نامه اى نوشت كه يكى از بستگانم درخواست وصلت با من دارد ولى بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: «اگر اخلاقش بد است ، با او ازدواج نكن». 26
راههاى كشف اخلاق :
الف - تحقيق از دوستان
ب - بررسى اخلاق خانواده
ج - گفتگو و معاشرت
مجاشعى از حضرت امام رضا(ع) نقل كرده است كه آن بزرگوار از پدران بزرگوارش روايت فرموده كه رسول اكرم (ص) فرموده است: نكاح (دختران خود را به نكاح مردان در آوردن ) به منزله كنيزى باشد، (مردان مخصوصا اعراب ، با زنان خود رفتار كنيزى مى نمودند) پس هرگاه كسى از شما دختر خود را به نكاح مردى در آورد، مانند آن است كه او را به كنيزى داده ، پس البته بايد هر يك از شما توجه و ملاحظه نمايد كه فرزند گرامى و عزيز خود را به كنيزى چه كسى در مى آورد (دقت و توجه كامل در ديانت و اخلاق و توانا بودن شوهر بر نفقه بنمايد). 27
10 - جمال و زيبايى
دارم بن قبيصه از حضرت رضا(ع) از پدرانش از حضرت على(ع) روايت كرده كه رسول خدا(ص) فرمود: از زيبارويان همواره طلب خير كنيد، زيرا زيبايى صورت نشانه آن است كه افعال آنها هم نيكو باشد. 28
ترديدى نيست در فرمايش امام هشتم(ع)، جمال و زيبايى به عنوان يك امتياز، نه يك اصل زيربنايى (در امر ازدواج ) شناخته شده است، و هر كه در مرحله گزينش همسر، معيار انتخابش در محدوده همين عامل خلاصه گردد و صرفا به عنوان ملاك اصلى به آن بنگرد و ارزشهايى اصيل همچون كفويت، اصالت خانوادگى، ايمان، اخلاق همسر منتخب را از ياد ببرد يا آنها را در درجه دوم اهميت قرار دهد (به عنوان فرع به اينگونه امور بنگرد) دير يا زود پشيمان مى شود و همين زيبايى گرفتاريهاى فراوانى را براى او به بار خواهد آورد.
11 - خطر زيبايى بدون جهات دينى و اخلاقى
يكى از اولياى الهى در عالم رويا ديد سه حاجت وى بر آورده شده است . او براى مشورت با خانواده اش و بررسى مشكلات زندگى خويش با وى به گفتگو پرداخت تا از اين موهبت غيبى هر چه بيشتر بهره برد و كمبودهاى زندگى خانوادگيش را جبران نمايد. همسر او خواست : شوهرش از خدا بخواهد وى زيباترين زنان زمان خود گردد، مرد نيز اين خواسته (دلخواه زن ) را به پيشگاه الهى معروض داشت و دعايش مستجاب شد، در نتيجه زن از زيباترين زنان زمان خود محسوب گرديد… ولى متأسفانه شيادان ثروتمند و خوشگذران و جوانان حريض و مجرد چشم طمع به آن زن دوخته و پيوسته به تعقيب كردنش پرداختند. تأسف بارتر اينكه بى ظرفيتى، غرور و خود بينى زن او يك طرف و عدم برخوردارى او از سرمايه لازم تقوا از طرف ديگر، سبب شد كه به پرتگاه نزديك شود، لذا رفته رفته به بيراهگى قدم گذاشت. ادامه چنين وضع افكار شوهر را مضطرب ساخت و لكه ننگى براى فرزندان و كانون خانواده فراهم آورد. سرانجام آن مرد با تقوا با دلى پرخون زن را نفرين كرد. خداوند نيز زن را مسخ نمود و به كيفر رسانيد… .29
اگر زيبايى ظاهرى (در زن) توأم با صفا و پاكى و جمال باطنى نباشد در چنين صورت، اين ظريفترين مخلوق الهى به مرتبه بعد حيوانى و شهوات جنسى انحطاط پيدا مى كند و به يك وسيله عياشى و شهوترانى تبديل خواهد شد.
صورت زيباى ظاهر هيچ نيست
اى برادر سيرت زيبا بيار
آدمى را عقل بايد در بدن
ور نه جان در كالبد دارد حمار
دير و زود اين شكل و شخص نازنين
خاك خواهد گشتن و خاكش غبار
(سعدى)
ويكتور هوگو مى گويد:
((اصولا هر زن عفيف ، زيبا و دلپسند است وجاهت تواءم با وقار و عفت به زن قدرتى مى دهد كه قوى ترين مردان را ياراى مقاومت در برابر او نيست ، بلكه آنها را به خضوع و تعظيم در مقابل خويش وادار مى سازد)).30
12 - بهترين زمان براى بردن دختر (عروس ) به خانه بخت
مرحوم شيخ محمد حسن نجفى (صاحب جواهر) مى فرمايد:
مستحب است اجراى عقد شبانه صورت گيرد، سپس رواياتى را بر اين نظر مبارك خود به عنوان ((دليل )) استناد مى آورد.31
مرحوم سيد محمد كاظم يزدى اجراى عقد را در شب از جمله مستحبات آن ياد كرده است .32
لازم به ذكر است كه در روايات روز جمعه ، روز عزيز و سيد ايام و به عنوان يك روز استثنايى در ايام هفته شمرده شده است ، پس بهتر است مراسم عقد و ازدواج در اين روز مبارك انجام شود.33
13 - استحباب وليمه و اطعام طعام
وليمه و گستردن سفره و غذا دادن به ديگران در هنگام مراسم ازدواج و عروسى ، از شيوه هاى مطلوب و پسنديده و نشانه كرامت و بزرگوارى است ولى (اگر به سه روز برسد، حالت ريا و خودنمايى پيدا مى كند).34
امام رضا (عليه السلام ) فرموده است :
از جمله سنتهاى اسلامى به هنگام ازدواج اطعام طعام است . 35
در مورد وليمه ذكر دو نكته ضرورى است :
1 - از اسراف و ريخت و پاشهاى بيجا بايد جدا احتراز شود.
2 - در كنار سفره هاى وليمه نبايد صرفا افراد مرفه و ثروتمند حاضر شوند و افراد فقير و نيازمند از آن محروم گردند. پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) پيروان خود را از اين قبيل وليمه ها به شدت نهى فرموده است .36
14 - خواندن دعاى مخصوص (در هنگام ملاقات مرد با همسر آينده اش )
حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود: هرگاه عروس را آوردند، موى پيشانى او را بگير و رو به قبله بگو:
خداوندا، امانت خويش را دريافت كردم ، به مقتضاى پيمان زناشويى او را حلال كرده ام ، خدايا فرزند مبارك و تمام عيار از او نصيبم فرما و شيطان را از اولادم بى نصيب گردان . 37
15 - دور بودن برنامه جشن همسرى از لهو و لعب
خداوند در قرآن مى فرمايد:
«بعضى از مردم سخنان بيهوده را مى خرند تا مردم را از روى نادانى ، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند. براى آنان عذابى خوار كننده است». 38
در تفسير آيه فوق ، روايتى از امام هشتم(ع) رسيده است كه در آن ، اين آيه بر غنا و خوانندگى تطبيق شده است .39
امام هشتم(ع) در ضمن نامه اى براى مامون گناهان كبيره را مى شمارد و يكى از گناهان كبيره را سرگرمى به آلات موسيقى معرفى مى فرمايد.40
همچنين حضرت فرمود:
كسى كه از غنا دورى كند، در عوض درختى در بهشت هست كه خداوند دستور مى دهد كه باد آن را به حركت در آورد، نغمه خوش از آن درخت بهشتى بلند مى شود كه مانند آنرا تا به حال نشنيده است و كسى از غنا اجتناب نكند، آن صوت زيبا را نمى شنود. 41
پی نوشت ها:
1- قرآن چند چيز را مايه آرامش و سكون مى داند:ياد خدا(رعد/28)، وجود همسرى كه پاسخگوى نيازهاى مشروع آدمى است(روم/ 21)، وجود خانه كه محل استراحت و جايگاه امن و پناه مردم است(نحل/80)، وجود پرارزش شب كه خستگى روزانه زندگى را بر طرف مى كند(يونس/67)
2- تفسير مجمع البيان ، جلد 7، ص 140.
3- بحارالانوار، جلد 16، ص 223.
4- سوره روم / آيه 21.
5- بحار الانوار، ج 103، ص 219.
6- شرايع الاسلام ((محقق ))، ص 170.
7- لمعه شهيد اول ))
8- عروه الوثقى ، ((سيد محمد كاظم يزدى ))، ص 622.
9- خلاف ((شيخ طوسى ))، جلد 2، ص 203.
10- كافى ، جلد 5، ص 384.
11- توضيح المسائل (مرحوم امام خمينى رحمه الله عليه )، مساءله 2376.
12- توضيح المسائل ، (مرحوم امام خمينى رحمه الله عليه )، مساءله 2377.
13- وسائل الشيعه ، جلد 2، ص 208 - محاسن برقى ، ص 602.
14- عيون اخبار الرضا، جلد 2، ص 29- تفسير قرطبى، جلد 3، ص1493- بحارالانوار، جلد 75، ص 91 و 98 و 254.
15- بحارالانوار، جلد 75، ص99- وسائل الشيعه ، جلد 8، ص 429- من لايحضره الفقيه، جلد 4، ص 409 -علل الشرايع ، جلد 2، ص 246 - خصال ، جلد 1، ص 102.
16- فرازهاى برجسته از سيره امامان شيعه(ع)، جلد 2، ص 131، اقتباس از بحارالانوار، جلد 91، ص 287.
17- وءاتوا النساء صدقاتهن نحلة . (سوره نحله / آيه 4)
18- تفسير نور الثقلين ، جلد 1، ص 440 - عيون اخبار الرضا، جلد 2، ص 94.
19- بحارالانوار، جلد 103، ص 351.
20- الصداق ما تراضيا عليه الناس من قليل او كثيرا فهذا الصداق . (وسائل الشيعه ، جلد 15، ص 2)
21- فورع كافى ، جلد 5، ص 376.
22- مسندالامام الرضا (عليه السلام )، جلد 2، ص 265، عيون الاخبار الرضا، جلد 1، ص 289
23- امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: الكفوان يكون عفيفا و عنده يسار. (وسائل الشيعه ، جلد 14. ص 51) كفو در اين است كه (همسرت ) عفيف و پاكدامن باشد و از امكانات اقتصادى نيز برخوردار باشد.
24- سوره نساء / آيه 130.
25- سوره نور / آيه 32.
26- وسائل الشيعه ، جلد 5، ص 10 - بحارالانوار، جلد 103، ص 235 - مسندالرضا، جلد 2. ص 280.
27- وسائل الشيعه ، كتاب نكاح .
28- مسند الامام الرضا (عليه السلام )، جلد 1، ص 287.
29- سفينة البحار، جلد 1، ص 376.
30- مسند الامام الرضا، جلد 2، ص 255 - كافى ، جلد 5، ص 334.
31- جواهرالكلام ، جلد 29، ص 41.
32- عروة الوثقى ، ص 623، مساءله 5.
33- بحارالانوار، جلد 103، ص 273، حديث 25.
34- محاسن (برقى)، ص 417.
35- تحف العقول ، ص 523.
36- المحجة البيضاء، جلد 3، ص 96.
37- بحارالانوار، جلد 103، ص 277.
38- سوره لقمان / آيه 6.
39- تفسير نور الثقلين ، جلد 4، ص 1491.
40- وسائل الشيعه ، جلد 11، ص 261 (استماع الاوتار من الكبائر)
41- كافى ، جلد 6، ص 434.
منبع:کتابخانه مجازی اسلامی واشنگتن، برگرفته از آيين زندگى از ديدگاه امام رضا(ع)، محسن كتابچى