مطاف عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نگرش هاى اجتماعى حجّ‏

22 شهریور 1395 توسط قربانی نژاد

يكى از حكمتهاى بزرگ حجّ، اين راهپيمائى ايمانى و الهى‏ فهميدن اين نكته است كه دين رابطه فردى انسان با خدا نيست بلكه ‏نظامى است اجتماعى كه بر تمامى جهات زندگى تأثير مى‏ گذارد. اجتماعى بودن دين همچنين از برگزارى نماز جمعه و جماعات ‏و بيشتر شعائر الهى كه به تعظيم آنها در آيه) وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَامِن تَقْوَى الْقُلُوبِ 1 امر شده است، برداشت مى‏ شود..

سكون و جمود مشكل بشريّت‏

پر واضح است كه انسان به خودى خود ساكن مى‏باشد؛ تفسير و تحوّل او از حالت سكون به زندگى فعّال از جمله اعمالى است كه در بستر تمدّن و با اراده و آگاهى صورت مى‏گيرد. بدون آگاهى و اراده، ‏انسان از ذات ساكن خود رهايى نخواهد يافت و نخواهد توانست درآسمان جامعه خود به پرواز درآيد. چون انسان تنها موجود زنده‏اى ‏است كه بخاطر احساس نياز در يك جامعه زندگى مى‏كند، او اين كار را با آگاهى و اراده انجام مى‏دهد، و هر چقدر هر كدام از اين دو عنصر ناديده انگاشته شوند، از تمدّن و پيشرفت باز خواهيم ماند. و چون ‏سكون جزء ذات انسان است؛ ممكن است تعاليم قرآن و ساير كتب‏آسمانى را منحرف سازد و آنها را از تعاليم پربار اجتماعى، سياسى‏و اقتصادى به مجموعه‏اى از روش هاى فردى تبديل كند.
و اين همان مشكلى است كه گريبانگير امّتهاى گذشته بوده است. امّت هاى گذشته دين را به يك تجربه فردى تبديل كردند و جلوه‏هاى‏اجتماعى و فرهنگى آن را به فراموشى سپردند و به جلوه‏هاى فردى آن‏ بسنده کردند.
مسلمانان نيز در طول تاريخ مبتلا به اين مشكل بوده‏اند، و به نوبه‏ خود از دين، فقط يك رابطه فردى را اخذ كردند. فرار از مسؤوليّت و دورى از مشكلات سياسى از تبعات اين طرز تفكّر مى‏باشد كه تا امروز هم ادامه يافته است. لذا بايد به شريعت الهى چنگ زنيم تا تنگ نظرى‏ ما نسبت به دين تغيير يابد.
براى عبادت پروردگار نبايد به كنج خانه‏ها پناه بريم بلكه بايد مساجد را از وجود تك‏تكمان پر كنيم.
احاديث شريفه ما را به بُعد اجتماعى عبادات تشويق مى‏كند؛ مثلاً ثواب نمازى كه در خانه خوانده شود، ده حسنه مى‏باشد. حال اينكه ‏ثواب آن نماز در مسجد به صد حسنه و در مسجدى كه نماز جماعت درآن برگزار مى‏شود بيشتر و بيشتر مى‏شود.

روابط اجتماعى مشكل گشاست‏

اگر از همين دريچه اجتماعى به اسلام نظر كنيم وجوب حجّ را يك‏امر اجتماعى خواهيم يافت، به بيان ديگر مسلمانان بايد از سراسرجهان به مكّه مكرمه بيايند و گرد خانه خدا كه آن را “قِياماً لِلنَّاسِ"خوانده طواف كنند، و در يك زمان به عبادت بپردازند و در ماهى ‏معيّنى در مكّه گرد هم آيند. به عنوان مثال اگر كسى روز نهم ذى‏الحجّه ‏عرفات را درك كند مانند كسى است كه حجّ بجا نياورده و اين اهمّيّت‏ كارهاى اجتماعى و دسته جمعى را در نزد دين اسلام نمايان مى‏سازد.
ساير تعاليم الهى نيز همين گونه‏اند، هنگامى كه قرآن ما را به‏درستى و صدق و وفاى به عهد و حسن ظنّ و تعاون و گفتار نيك…مى‏خواند، ما را به عملى اجتماعى وامى‏دارد. چون مثلاً صداقت با وجود ديگران معنا مى‏شود، همچنين است ساير موارد ذكر شده. مثلاً بدگمانى و استفاده از القاب ناشايست براى ديگران و بالخصوص در روابط بين گروه ها و احزاب و… متجلّى مى‏شود. پس برماست كه در زير چتر تعاليم اجتماعى اسلام، اخلاق اسلامى را فرا گرفته و به آن ‏عمل كنيم.
اگر به ‏سوره ‏مباركه حجرات نظرى بيفكنيم، خواهيم ديد كه خداوند متعال در بحث چگونگى روابط مسلمانان با يكديگر از احتمال درگرفتن جنگ بين دو طايفه مسلمان خبر مى‏دهد و مى‏فرمايد:
)وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا…. 2
“اگر دو طايفه از مؤمنين با هم به جنگ پرداختند پس بين آنها صلح ‏برپا داريد…”
و سپس موضوع اخلاقى ديگرى را بيان مى‏دارد و مى‏فرمايد:
…وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الْاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيَمانِ… 3
“…و به لقبهاى زشت يكديگر را نخوانيد كه پس از ايمان به خدا نام‏ فسق و گناه بسيار زشت است…”
و مى‏فرمايد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ…4
“اى اهل ايمان از بسيارى پندارها در حقّ يكديگر اجتناب كنيد كه‏برخى ظنّ و پندارها معصيت است…”
بر همين اساس اگر رابطه دو طايفه و گروه حسنه شود روابطشخصى بين افراد آن دو گروه نيز خوب مى‏شود. روابط بين گروههاوطوايف روابطى اساسى مى‏باشند چون در صورت مثبت بودن تمدّن‏ساز خواهند بود، و در صورت منفى بودن ما را عقب مانده باقى‏مى‏گذارند، بلكه ما را به جاهليّت بازمى گردانند.
از حكمتها و فوائد چنين تجمّعاتى كه براساس ايمان پايه ريزى‏شده است اين است كه دين را با جلوه‏هاى اجتماعيش خواهيم فهميد.از بارزترين و مهمترين ادعيه‏ هاى كه خواندن آن توصيه شده، سخن‏ خداوند بارى تعالى از زبان پيامبر خود يوسف صدّيقه عليه السلام مى‏ باشد كه‏ مى‏ فرمايد:
… فَاطِرَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِماًوَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ. 5
“…آفريننده آسمان و زمين تويى ولي نعمت و محبوب من در دنيا وآخرت مرا به تسليم و رضاى خود بميران و با صالحانم مشحور فرما.”
و در آيه‏ اى ديگر مى‏فرمايد: …وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ .6
“…و با مردان راستگوى - با ايمان - بپيونديد.”
براى همين تعاليم الهى اسلام بايد در قالب ساختار اجتماعى‏ عرضه شود، اگر ما تحقّق اين جامعه ايمانى را تضمين كنيم تربيت‏ انسان ايده آل از نظر اسلام نيز تضمين خواهد شد. در واقع انسان، و فرد اساس ساختار اجتماعى مى‏باشد و اين اقتضاى هر فرد است كه‏ به تنهايى زندگى نكند.

پی نوشت ها

1 - سوره حجّ، آيه 32.

2 - سوره حجرات، آيه 9.

3 - سوره حجرات، آيه 11.

4 - سوره حجرات، آيه 12.

5 - سوره يوسف، آيه 101.

6 - سوره توبه، آيه 119.

منبع: آيت الله سيد محمد تقى مدرسى، ملاقات محبوب، مترجم: سيد ياسر قزوينى حائرى

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مذهبي لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

سايت مراجع

















دريافت کد لوگوي سايت مراجع معظم تقليد

کاربران آنلاین

آمار بازدید وبلاگ

  • امروز: 2
  • دیروز: 9
  • 7 روز قبل: 48
  • 1 ماه قبل: 354
  • کل بازدیدها: 17579
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس