مراقبت از زبان
دیدید حالا ما مواظب زبانمان نیستیم!
یک بیان نورانی در ذیل این آیه سوره مبارکه «یوسف» است که فرمود اکثر مؤمنین مشرکاند: «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» شما یک ایمان صددرصد خالصی کم دارید. به امام عرض کردند که چگونه مؤمن مشرک میشود؟ خدا فرمود اکثر مؤمنین مشرکاند!
فرمود همین که میگویند: «لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ»، اگر فلان کس نبود مشکل ما حلّ نمیشد! چرا این حرف را میزنیم؟ بگوییم خدا را شکر که مشکل ما را به دست فلان کس حلّ کرد! نه اینکه اگر او نبود مشکل ما حلّ نمیشد. فرمود همین که میگویند اوّل خدا دوم فلان شخص! مگر خدا اوّلی است که دوم دارد؟ پس این آیات ناظر به کیست؟ «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ وَ الأرْضِ»؛ «وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلاّ هُوَ»، عرش و فرش سپاه و ستاد خدا هستند، مأموران الهیاند و هر کس کاری کرد بگوییم خدا را شکر که از این راه کار را رسید.
مرحوم آقای قاضی و امثال آقای قاضی اینها دو سه گونه حرف داشتند، الآن اگر یک سبد میوه به دست ما برسد، ما میگوییم چیست؟ میگویند میوه است. میگوییم چه کسی داد؟ میگویند فلان باغدار یا فلان باغبان. این یک شرک مستور است! اما مرحوم آقای قاضی و امثال آقای قاضی اینها سه جمله حرف داشتند اگر چیزی به دست اینها میرسید میفرمودند این چیست؟ میگفتند میوه است، هرگز نمیگفتند چه کسی داد! میگفتند چه کسی آورد؟ بله فلان باغبان آورد. چه کسی داد معلوم است که چه کسی داد. اما ما میگوییم چه کسی داد!؟
دیدید حالا ما مواظب زبانمان نیستیم!؟ چه کسی داد مشخص است، «ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»؛ این را چه در نماز چه در غیر نماز به ما گفتند این جمله نورانی قرآن را بخوانید که «ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»؛ اینکه ما عادت نکردیم کاری که خدا کرد به غیر خدا نسبت بدهیم، رزقی که خدا داد به غیر خدا نسبت بدهیم، آنها هرگز نمیگفتند چه کسی داد، میگفتند چه کسی آورد؟ چه کسی داد معلوم است که چه کسی داد.
منبع : حضرت آیت الله جوادی آملی-درس اخلاق ۹۵/۶/۱۱)