عوامل شقاوت در واقعه كربلا
السلام عليك يا أبا عبدالله الحسين
با كمي دقت در اعمال و كردار يزيد و لشكريانش متوجه خواهيم شد كه عوامل بسيار زيادي در منش آنان وجود داشت كه باعث تيرگي، شقاوت و سوء عاقبت در كارنامه رفتاري آنان با امام حسين(ع)و اصحاب شان شده است. مهم ترين عوامل سعادت و شقاوت در واقعه كربلا در دو بخش جداگانه تقديم حضور خوانندگان عزيز مي گردد.
1- شرب خمر
یکی از عوامل شقاوت و بدبختی لشكر يزيد، شرب و خمر و میگساری است که منجر به سيه روزي و بدنامي يزيديان شد.
آيات و روايات عديده اي در راستاي حرمت و نكوهش شرب خمر وجود دارد كه باعث تباهي عقل و اعمال ناصالح مي شود. همان طور كه اين امر در سپاه يزيد وجود داشت:
زبیر بن بکار در کتاب أنساب قریش می گوید: «یزید بن معاویه اهل خوشگذرانی و لهو و لعب، چاقوکشی و سگ بازی، میمون بازی و پلنگ بازی بود و با رفیقانش بر سر شراب می نشست. روزی بر سر سفره شراب نشسته بود و طرف راستش عبیدالله بن زیاد قرار داشت و آن، چند روز بعد از شهادت حسین(ع) بود…»
و در جاي ديگري آمده است كه:
باعونی از فوطی نقل کرده که گفت: «یزید به میمونش از ته مانده شرابش می نوشانید…او روزی مسابقه گذاشت و ميمون به سبب شدت باد بر زمین خورد و مُرد. یزید از این واقعه بسیار محزون شد و لذا دستور داد تا او را کفن کرده و دفن نمایند و به اهل شام دستور داد تا به او در این مصیبت تسلیت گویند.» (جواهر المطالب، ج2، ص303)
2- جرأت بر گناه
یکی دیگر از عوامل شقاوت و سوء عاقبت و بدبختی، جرأت بر گناه و تجرّی و شادی بر انجام معصیت است که ممکن است اثرش از خود گناه هم بدتر باشد.
خداوند متعال می فرماید: «گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانی که گناه می کنند، بزودی در برابر آنچه مرتکب می شدند مجازات خواهند شد.» (انعام، 120)
در روايتي از رسول خدا نيز نقل شده که حضرت فرمودند: «همانا مؤمن گناه خود را چنان تخته سنگی بزرگ می بیند که می ترسد به روی او بیفتد و کافر گناه خویش را مانند مگسی می بیند که از جلوی بینی اش رد می شود.» (امالی، طوسی، ص527، ح 1162)
امام علی(ع)هم فرمودند: «اشک ها نخشکید مگر به سبب سخت دلی و دل ها سخت نشد مگر به سبب گناهان زیاد.» (علل الشرایع، ص81، ح 1)
همين سخت دلي و گناهان زياد است كه باعث شد يزيديان به خود جرأت هرگونه رفتاري را در مقابل امام حسين و اصحاب و ياران حضرت دهند.
طبری در توصیف شب عاشورای حسینی می نویسد: «قاموا الیل کلّه یصلّون و یستغفرون و یدعون و یتضرّعون، و انّ حسیناً لیقرأ: «آنان تمام شب را مشغول نماز و استغفار و دعا و تضرع بودند و حسین(ع) این آیه را قرائت می کرد:(آنها که کافر شده اند) و راه طغیان پیش گرفتند (تصور نکنند) اگر به آنها مهلت می دهیم، به سودشان است. ما به آنها مهلت می دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزاید؛ و برای آنها عذاب خوار کننده ای(آماده شده)است. چنین نبود که خداوند مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد؛ مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد.» (تاریخ طبری، ج3، ص317)
خیمه امام حسین تحت حراست و مراقبت شدید دشمن بود. یکی از آن افراد هنگامی که آیات فوق را از خیمه امام شنید با جسارت تمام گفت: «نحن و ربّ الکعبه الطیبون، میّزنا منکم؛ به پروردگار کعبه ما همان افراد پاک هستیم که از شما امتیاز پیدا کرده ایم.» (همان)
3- قساوت قلب
از ديگر عوامل شقاوت در واقعه کربلا، قساوت قلب و سخت دلی است که هم عوامل مختلفی دارد و هم دارای آثار و عواقب سوئی است که از جمله آنها کشتن اولیای الهی است.
کسی که قساوت قلب او را فرا گرفته بر اساس آیات قرآن(بقره، 74)دل های شان نه از خوف خدا می تپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف آسمانی می شود.
یکی از مصادیق قساوت قلب در سپاه یزید را در کلام امام سجاد(ع)می توان جستجو کرد: «هیچ روزی بر رسول خدا(ص)از روز أحد سخت تر نبود؛ چرا که در آن روز عمویش حمزه بن عبدالمطلب، شیر خدا و شیر رسولش به شهادت رسید. و بعد از آن پسر عمویش جعفر بن أبی طالب(ع)به شهادت رسید. ولی هیچ روزی به مانند روز حسین(ع)نیست؛ چرا که سی هزار نفر در برابر او صف کشیدند به گمان اینکه از این امت اند، و همگی با ریختن خون او به خدا تقرّب می جستند در حالی که حضرت آنها را به خدا یادآوری می کرد ولی آنان موعظه او را نمی پذیرفتند تا او را از روی ظلم و تعدّی و تجاوز به قتل رساندند…» (خصال صدوق، ص68، باب الإثنین، ح101)
4- علاقه به دنیا
از جمله عوامل شقاوت و سوء عاقبت، علقه و ارتباط تنگاتنگ قلبی به دنیاست که می تواند باعث جنایات بسیاری شود که بسیاری از لشکر عمربن سعد با این هدف به جنگ با امام حسین(ع) آمدند.
خداوند در سوره آیه 26 سوره رعد می فرماید: « خدا روزی را برای هرکس بخواهد(و شایسته بداند)وسیع، برای هر کس بخواهد(و مصلحت بداند)تنگ قرار می دهد؛ ولی آن ها{=کافران}به زندگی دنیا، شاد(و خوشحال)شدند. در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزی است!».
در روایتی از امام علی(ع)آمده است که حضرت فرمودند: «کسی که بیشترین همّ و غمّش دنیا باشد بدبختی و اندوهش به درازا کشید.» (بحارالأنوار، ج 73، ص 81، ح43)
در تاریخ آمده است که عمر بن سعد در میان اصحابش ندا داد: «کیست که بر حسین(ع)بتازد و با اسبش بدن او را لگدکوب کند؟ ده نفر آماده شده و با اسبان خود بر بدن او تاختند و کمر و سینه او را خورد نمودند. بعد از این واقعه آن ده نفر که جلودارشان اسیدبن مالک بود به نزد ابن زیاد آمدند. اسید می گفت: ما بودیم که سینه را بعد از کمر لگدکوب و خورد کردیم…» (تاریخ طبری، ج3، ص335؛ لهوف، ص56و…)
حتی بعد از شهادت امام حسین(ع)وقتی اهل بیت(ع)و اطفال را به اسارت بردند، عده ای از دستگیری آل رسول خدا(ص)به دنبال غنیمت و جایزه بودند.
از ویژگی های عمربن سعد که باعث عاقبت شرّی او شد، قدرت طلبی او بود. که از همان کودکی بیش از دیگران قدرت طلب بود و در پی به دست آوردن مقام و قدرت ناشکیبایی می کرد. او در همان دوران کودکی، غلامان پدر و زیردستان را به گونه ای آزار و اذیت می نمود و از این رو مورد نفرین پدرش قرار گرفت. (مختصر تاریخ دمشق، ج19، ص 62)
5- پیروی از هوای نفس
پیروی از شیطان و هوای نفس است که می تواند به کشتن انسان های بی گناه منجر شود. خداوند بر گوش و قلب وچشمش مهر می زدند. (جاثیه،23)و بالعکس کسی که خود را از هوای نفس باز دارد جایگاه او بهشت است. (نازعات، 40-41)
طبری درباره حبیب بن مظاهر نقل می کند: «او مرتب می جنگید تا آنکه از افراد لشکر دشمن تعداد بسیاری را به قتل رسانید. بدیل بن صریم تمیمی از قبیله بنی عقفان بر او حمله کرد و شمشیری را بر سرش کوبید. مردی دیگر از قبیله بنی تمیم بر او حمله کرده و نیزه را بر او فرو برد که او را بر زمین زد. مرد تمیمی از اسب بر زمین آمد و سر او را از بدن جدا نمود. حصین به او گفت: من در قتل او شریک تو هستم. دیگری گفت: به خدا سوگند که غیر من او را به قتل نرسانده است. حصین گفت: سر او را به من بده تا بر گردن اسبم آویزان نمایم تا مردم آن را ببیند و بدانند که من در کشتن او شریک بودم، سپس آن را از من بگیر و به نزد عبیدالله بن زیاد ببر؛ چرا که احتیاجی به آنچه که او در ازای قتل حبیب به تو می دهد ندارم. او از این کار امتناع نمود. قوم آن دو بین آنان بر این موضوع اصلاح کرده و سر حبیب بن مظاهر را به او دادند. او با آن سر که بر گردن اسبش انداخته بود در بین لشکر جولان داد و سپس بعد از آن به او باز گردند…».
6- حرام خواری
حرام خواری باعث قساوت قلب و شقی شدن انسان شده و منجر به کارهای زشت از جمله کشتن انسان بی گناه بزند. و لذا در روایات بسیاری از خوردن مال حرام نهی شدید شده است.
عبدالله بن حسن می گوید: «چون عمر بن سعد اصحابش را براي جنگ با حسين بن علي{ع}اماده وجايگاه انان را مرتب نموده وپرچم ها را درمواضعشان اقامه كردندواصحاب راست و چپ را مشخص نمود گفت:ثابت قدم باشيدوحسين{ع}را ازهر طرف احاطه كنيد تا همچون حلقه اي او را دور زنيد در اين هنگام حضرت از خيمه بيرون امد و در مقابل مردم قرار گرفت و از انان خواست تا ساكت باشند ولي انان ساكت شدن ابا نمودند تا اينكه حضرت به انان فرمود:واي برشما!چه شده شما را كه به حرفهاي من گوش فرا نمي دهيد؟! چراكه من شما را به راه راست دعوت مي كنم پس هركس مرا اطاعت كند از هدايت يافتگان خواهند بود وهركس مرا نافرماني كند از هلاك شوندگان خواهد بود. وتمام شما نافرمان دستورات من هستيد وگوش به سخنان من نميدهيد.
حقوق شما از حزام پرداخته شده و شكم هاي شما از حرام پر شده:لذا بر دلهاي شما مهر زده خورده است.واي بر شما!ايا گوش فرا نميدهيد؟!ايا نمي شنويد؟!…»
7-خلف وعده
يكي از عوامل شقاوت و سوء عاقبت خلف وعده است و همان گونه كه بر وفاي به عهد سفارش بسيار شده خلف وعده و پيمان نيز بسيار سرزنش شده است.
تبلور خلف وعده در لشكر عمربن سعد
امام حسين {ع}هنگامي كه فرزندش علي اكبر{ع}را به ميدان فرستاد صورت خود را به طرف اسمان كرد و عرض نمود:
((بار خدايا!بر اين مردم گواه باش:زيرا شبيه ترين مردم از حيث خلقت و اخلاق و گفتار به رسول خدا محمد{ع}به سوي انان رفت چون هرگاه مشتاق به ديدار پيامبرت مي شديم به او نظر مي كرديم .بار خدايا!بركات زمين را از انان سلب كن و انان را متفرق و پاره پاره گردان و راه هايشان را از هم جدانما و هرگز واليان را از انان راضي مگردان:چرا كه انان ما ا دعوت كرده تا ياري كنند ولي بر ما جنگ نمودند.))
فَلَعَنَ اللهُ أُمَّة أَسَّسَت أَساسَ الظُّلمِ وَ الجورِ عَلَيكُم…
بزرگ ترين لعن و نفرين خدا بر عاملين اصلي جنايت در كربلا؛
آنان كه مقام امامت و رتبت الهي اين خاندان را از آنان در بين مردم براي خود غصب كردند
آنان كه زمينه توطئه در مقابل اهل بيت(ع) را فراهم كرده
آنان كه مستقيما به جنگ با خاندان الهي برخاستند
آنان كه گوشواره كشيدند، به غنيمت گرفتند، به اسارت بردند
و آناني كه از غاصبان پيروي كرده و در سپاه دشمن قرار گرفتند.
منابع:
1- معاونت آموزش و پژوهش سازمان تبليغات اسلامي،برشطي از حماسه و حضور،انتشارات سازمان تبليغات اسلامي
2- رضواني، علي اصغر، عوامل سعادت و شقاوت در واقعه كربلا، دليل ما، 1388